جنگ نرم

مفهوم جنگ نرم
جنگ ها را بر اساس روش ها و اهداف به دسته های چندی بخش کرده اند. از جمله دسته بندی ها می توان به جنگ نرم و جنگ سخت اشاره کرد. جنگ‌هایی كه از نوع نظامی است و از وسایل و ادوات نظامی در آن استفاده می‌شود، به‌عنوان جنگ سخت یا Hard War مشهور است. ولی اگر در این جنگ از وسایل و ادوات و كالاهای فكری و فرهنگی استفاده شود، اصطلاحاً به آن Soft War یا جنگ نرم اطلاق می‌كنند. بنابراین شاخصه‌ی جنگ نرم، استفاده از ابزارهای فكری و فرهنگی است.»
در واقع تعریف علمی جنگ نرم عبارت است از «استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن به منظور تاثیرگذاری بر عقاید، فرهنگ، سیاست، احساسات، تمایلات، رفتار و مختصات فكری دشمن با توسل به شیوه‌‌هایی كه موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی می شود».
جنگ نرم در حقيقت شامل هرگونه اقدام رواني و تبليغات رسانه اي است که “جامعه هدف” يا گروه هدف را نشانه مي گيرد و بدون درگيري نظامي و گشوده شدن آتش رقيب را به زانو در می آورد.
سطوح جنگ نرم
از آن جایی که قدرت نرم از سه سطح راهبردی، میانی و تاكتیكی تشكیل می‌شود، جنگ نرم نیز در سه سطح مطرح می شود:
1- سطح راهبردی:
این سطح از قدرت نرم كه متأثر از فرهنگ راهبردی كشور است، به سطح رهبران و نخبگان یك كشور باز می‌گردد و بالاترین سطح رویارویی قدرت نرم تلقی می‌شود.
2- سطح میانی:
این سطح از قدرت نرم بر عنصر مردمی قدرت ملی كشور تأكید دارد. قدرت نرم در این سطح، از فرهنگ ملی متأثر است هدف، سلب اراده و انگیزه از مردم و بی‌تفاوت نمودن جمعیت‌های همراه و تبدیل آن‌ها به جمعیت‌های معارض، مخالف و بی‌تفاوت و شكل دادن به نافرمانی‌های مدنی با ایجاد شكاف بین دو سطح راهبردی و میانی است.
3- سطح تاكتیكی:
هدف اصلی از جنگ نرم در این سطح، سلب اراده و روحیه مقاومت در جبهه حریف است.
حوزه های جنگ نرم
جنگ نرم همه حوزه های جامعه بشری را به عنوان هدف تعریف کرده است، ولی در سه حوزه بیش ترین نمود و تاثیر را از خود به جا می گذارد، چرا که هدف در جنگ نرم تاثیرگذاری بر اندیشه ها و رفتارهای گروه یا جامعه هدف است تا آن را به انفعال بکشاند و یا همدلی و در نهایت همراهی آنان را با اهداف خود به دست آورد. از این رو، افکارسازی و تغییر در بینش ها و نگرش ها مهم ترین حوزه مورد هدف در جنگ نرم است. از این رو می توان جنگ نرم را جنگ بینش ها و نگرش ها با استفاده از همه علوم اجتماعی و روان شناسی و مردم شناسی با ابزارهای تبلیغاتی و رسانه ای تاثیرگذار در تغییر بینش ها و نگرش ها معرفی کرد.
مهم ترین حوزه هایی که در تغییر بینش ها و نگرش ها وجود دارد سه حوزه اساسی زیر می باشد:
1- حوزه فرهنگ 2- حوزه اجتماعی 3- حوزه سیاسی
ویژگی های جنگ نرم
چنان که بیان شد، هدف در جنگ نرم، تغییر بینش ها و نگرش های گروه یا جامعه هدف است. برای همین از ویژگی های متفاوت و متمایز از جنگ سخت و فیزیکی برخوردار می باشد. بنابراین، جنگ نرم به دلیل پیچیدگی و اتكا به حوزه بینش ها و نگرش ها و قدرت نرم از ویژگی‌های بسیار زیاد و متنوع برخوردار است كه مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:
1. جنگ نرم در پی تغییر قالب‌های ماهوی جامعه و ساختار سیاسی است.
2. آرام، تدریجی و زیرسطحی است و همانند کودتای خزنده می باشد به گونه ای که گروه یا جامعه هدف، تغییرات را انجام می دهد بی آن که از آن آگاه باشد. این تغییرات که در یک فرآیند زمانی و مرحله ای صورت می گیرد همانند تغییرات آب و هوایی است که از اعتدال بهاری به انقلاب تابستانی و یا از اعتدال پاییزی تا انقلاب زمستانی انجام می گیرد و شخص در یک فرآیندی به برهنگی می رسد و یا پوشش بسیاری را به تن می کند بی آن که متوجه این فرآیند تغییر در رفتار خود باشد.
3. جنگ نرم نمادساز است: تصویری شكست خورده، ناامید و مأیوس از حریف ارائه می‌شود و در مقابل مهاجم با نمادسازی و تصویرسازی خود را پیروز و موفق نشان می‌دهد. در این ویژگی عملیات روانی در حد اعلای، خود انجام می‌شود.
4. پایدار و بادوام است:نتایج جنگ نرم در صورت موفق بودن، پایدار و بادوام خواهد بود. هدف اصلی در جنگ نرم تغییر باورها و اعتقادات است. چنانچه این تغییر حاصل گردد، به راحتی تغییر مجدد و بازگشت به حالت اولیه میسر نمی‌باشد.
5. جنگ نرم پرتحرك و جاذبه‌دار است: جنگ نرم كه به صورت تدریجی و آرام شروع می‌شود، در نقطه‌ای به دلیل ایجاد جاذبه‌های كاذب، خود جامعه هدف را برای تحقق اهداف به كار گرفته و از این طریق بر دامنه تحركات آن افزوده می‌گردد. در واقع با گذشت زمان، بسیاری از بازیگران و حتی بازیگردانان جنگ نرم به صورت خواسته یا ناخواسته از درون جامعه هدف به استخدام كارگزاران اصلی جنگ نرم در می آیند.
6. جنگ نرم هیجان‌ساز است: با نمادسازی‌ها، اسطوره‌سازی‌ها و خلق ارزش‌های جدید، در جنگ نرم از احساسات جامعه هدف نهایت استفاده انجام می‌گیرد. مدیریت احساسات یك ركن در مهندسی جنگ نرم به حساب می‌آید. در مدیریت احساسات، تلاش می‌شود از احساسات و عواطف جامعه هدف به عنوان پلی برای نفوذ در افكار و اندیشه‌ها برای ایجاد تغییر و دگرگونی در باورها استفاده شود. احساسات و عواطف به دلیل تحریك پذیری، زمینه‌های خلق بحران را فراهم می‌سازد.
7. جنگ نرم آسیب محور است:دشمنان در جنگ نرم با شناسایی نقاط آسیب جامعه هدف در حوزه‌های ذكر شده، فعالیت‌های خود را سامان داده و با خلق آسیب‌های جدید، بر دامنه تحركات خود می‌افزایند.
8. جنگ نرم چندوجهی است: دراین جنگ، ازتمامی علوم، فنون، شیوه‌ها و روش‌های شناخته شده و ارزش‌های موجود استفاده می‌گردد.
9. جنگ نرم تضادآفرین است: تضادهای به وجود آمده از طریق جنگ نرم، همبستگی اجتماعی و وحدت ملی را برهم می‌زند و زمینه‌های بروز بحران و درگیری‌های داخلی را فراهم می‌سازد. بنابراین تخریب وحدت ملی یكی از پیامدها و ویژگی‌های جنگ نرم است.
10. جنگ نرم تردید آفرین است: به مرور بر دامنه این تردیدها افزوده شده تا در نهایت به ایجاد تغییرات اساسی در باورها و ارزش‌ها دست یابد.
11. جنگ نرم از ابزار روز استفاده می‌كند:
از ظرفیت‌های فضای مجازی، ماهواره، تلفن همراه و... در این جنگ استفاده می‌شود.
اهداف جنگ نرم
چنان که گفته شد، جنگ نرم يك اقدام پيچيده و پنهان متشكل از عمليات هاي سياسي، فرهنگي و اطلاعاتي توسط دشمنان جامعه، براي ايجاد تغييرات دلخواه و مطلوب در جوامع و كشورهاي هدف انجام می گیرد.
اهداف جنگ نرم را می توان به صورت های ذیل دسته بندی کرد:
1- تغییر باورها، استحاله عقاید و جابه جایی دیدگاه ها با نگاههای رسانه های استکباری دشمن؛
2- شست و شوی مغزها، به جای تسلط بر مرزها؛ چرا که جنگ دیدگاه هاست، نه قرارگاه ها؛
3- تقدس زدایی از ارزش ها و شبهه افکنی در اذهان؛
4- تغییر گروه های مرجع در جامعه و شکل دهی تضادهای جدید اجتماعی؛
5- تخریب اعتماد موجود به ارکان و مسئولان حاکمیت در ابعاد مشروعیت و کارآمدی؛
6- تغییر و جابه جایی مفاهیم زشت و زیبا در فرهنگ جامعه و آسان سازی ترویج انحرافات؛
7- هنجارشکن، ترویج نافرمانی های مدنی و تکمیل حلقه مقاومت جامعه در برابر حاکمیت؛
8- تغییر ذائقه ها و شکاف بخشی کاذب فرهنگی بین نسلها؛
9- توسعه و ترویج مکاتب کاذب اجتماعی، عرفانی، اقتصادی و غیره؛
10- ساماندهی جدید نیروهای اجتماعی در قالب N.G.O و بهره برداری سیاسی از آن ها؛
اهداف دیگر جنگ نرم
هم چنین اهداف جنگ نرم مي تواند به اهدافي كه باني راه اندازي جنگ نرم آن را دنبال مي كند، نيز وابسته باشد. اين اهداف را مي توان به چند شيوه تقسيم بندي كرد. در يك شيوه مي توان آن را به اهداف بلند مدت و اهداف ميان مدت تقسيم بندي كرد.
از زاويه اي ديگر، مي توان اهداف را به مقاصد راهبردی و مقاصد تاكتيكي براساس سازوکارها، تقسيم كرد. مهمترين اهداف آن عبارتند از :
1- استحاله فرهنگي در جهت تأثيرگذاري شديد بر افكار عمومي جامعه مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رساني هدفمند و كنترل شده كه نظام سلطه همواره از اين روش براي پيشبرد اهداف خود سود جسته است.
2- استحاله سياسي به منظور ناكارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخريب و سياه نمايي اركان آن نظام.
3- ايجاد رعب و وحشت از مسائلي همچون فقر، جنگ يا قدرت خارجي سركوبگر و پس از آن دعوت به تسليم از راه پخش شايعات و دامن زدن به آن براي ايجاد جو بي اعتمادي و ناامني رواني.
4- اختلاف افكني در صفوف مردم و برانگيختن اختلاف ميان مقام هاي نظامي و سياسي كشور مورد نظر در راستاي تجزيه سياسي كشور.
5- ترويج روحيه ياس و نااميدي به جاي نشاط اجتماعي و احساس بالندگي از پيشرفت هاي كشور.
6- بي تفاوت كردن نسل جوان به مسائل مهم كشور.
7- كاهش روحيه و كارآيي در ميان نظاميان و ايجاد اختلاف ميان شاخه هاي مختلف نظامي و امنيتي.
8- ايجاد اختلاف در سامانه هاي كنترلي و ارتباطي كشور هدف.
9- تبليغات سياه (با هدف براندازي و آشوب) به وسيله شايعه پراكني، پخش تصاوير مستهجن، جوسازي از راه پخش شب نامه ها و...
10- تقويت نارضايتي هاي ملت به دليل مسائل مذهبي، قومي، سياسي و اجتماعي نسبت به دولت خود به طوري كه در مواقع حساس اين نارضايتي ها زمينه تجزيه كشور را فراهم كند.
11- تلاش براي بحراني و حاد نشان دادن اوضاع كشور از راه ارائه اخبار نادرست و نيز تحليل هاي نادرست و اغراق آميز.
جنگ نرم به ابزارها و امکاناتی نیازدارد تا بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند.
سازو کارها در جنگ نرم
سازوکارها و تاكتيك هايی که جنگ نرم به کار گرفته می شود نیز از تنوع و تعدد بسیار برخوردار می باشد، چرا که اقتضائات جنگ نرم چنان از دایره گسترده و وسیعی برخوردار می باشد که می توان از هر روش، ابزار و سازوکاری برای رسیدن به هدف بهره برد. از جمله مهم ترین این سازوکارها و روش های اجرایی می توان به موارد زیر به عنوان نمونه و مصداق اشاره کرد:
1- برچسب زدن
بر اساس اين شیوه و تاكتيك، رسانه ها، واژه هاي مختلف را به صفات مثبت و منفي تبديل كرده و آنها را به آحاد يا نهادهاي مختلف نسبت مي دهند
2- تلطيف و تنوير
از تلطيف و تنوير و مرتبط ساختن چيزي با كلمه اي پر فضيلت استفاده مي شود تا چيزي را بدون بررسي شواهد بپذيريم و تصديق كنيم.
3- انتقال
انتقال يعني اينكه اقتدار، حرمت و منزلت امري مورد احترام به چيزي ديگر براي قابل قبول تر كردن آن منتقل شود.
4- تصديق
تصديق يعني اينكه شخصي كه مورد احترام يا منفور است بگويد فكر، برنامه يا محصول يا شخص معيني خوب يا بد است. تصديق فني رايج در تبليغ، مبارزات سياسي و انتخاباتي است.
5- شايعه
شايعه در فضايي توليد مي شود كه امكان دسترسي به اخبار و اطلاعات موثق امكان پذير نباشد.
6- كلي گويي
«محتواي واقعي بسياري از مفاهيمي كه از سوي رسانه هاي غربي مصادره و در جامعه منتشر مي شود، مورد كنكاش قرار نمي گيرد. توليدات رسانه هاي غربي در دو حوزه سياست داخلي و خارجي، مملو از مفاهيمي مانند جهاني شدن، دموكراسي، آزادي، حقوق بشر و... است. اينها مفاهيمي هستند كه بدون تعريف و توجيه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمينه اي مشخص بكار گرفته مي شوند»
7- دروغ بزرگ
اين شیوه و تاكتيك قديمي كه هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً براي مرعوب كردن و فريب ذهن حريف مورد استفاده قرار مي گيرد.
8- حقيقت گويي گزینشی و ناقص
گاهي خبر يا سخني مطرح مي شود كه از نظر منبع، محتواي پيام، مجموعه اي به هم پيوسته و مرتب است كه اگر بخشي از آن نقل و بخشي نقل نشود، جهت و نتيجه پيام منحرف خواهد شد.
9- انسانيت زدايي و اهريمن سازي
يكي از موثرترين شيوه هاي توجيه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و يا سخت)، «انسانيت زدايي» است. چه اينكه وقتي حريف از مرتبه انساني خويش تنزيل يافت و در قامت اهريمني در ذهن مخاطب ظاهر شد، مي توان اقدامات خشونت آميز عليه اين ديو و اهريمن را توجيه كرد.
10- ارائه پيشگويي هاي فاجعه آميز
در اين تاكتيك با استفاده از آمارهاي ساختگي و ساير شيوه هاي جنگ رواني (از جمله كلي گويي، پاره حقيقت گويي، اهريمن سازي و...) به ارائه پيشگويي هاي مصيبت بار مي پردازند كه بتوانند حساسيت مخاطب را نسبت به آن افزايش داده و بر اساس ميل و هدف خويش افكار وي را هدايت نمايند.
11- قطره چكاني
در تاكتيك قطره چكاني، اطلاعات و اخبار در زمان هاي گوناگون و به تعداد بسيار كم و به صورتي سريالي ولي نا منظم در اختيار مخاطب قرار مي گيرد تا مخاطب نسبت به پيام مربوطه حساس شده و در طول يك بازه زماني آن را پذيرا باشد.
12- حذف و سانسور
در اين شیوه و تاكتيك سعي مي شود فضايي مناسب براي ساير شیوه های جنگ نرم به ويژه شايعه خلق شود تا زمينه نفوذ آن افزايش يابد. در اين تاكتيك با حذف بخشي از خبر و نشر بخشي ديگر به ايجاد سوال و مهمتر از آن ابهام مي پردازند و بدين ترتيب زمينه توليد شايعات گوناگون خلق مي شود.
13- جاذبه هاي جنسي
استفاده از نمادهاي اروتيكال از تاكتيك هاي مهم مورد استفاده رسانه هاي غربي است به طوري كه مي توان گفت اكثر قريب به اتفاق برنامه هاي رسانه هاي غربي از اين جاذبه در جهت جذب مخاطبان خويش به ويژه جوانان كه فعالترين بخش جامعه هستند، بهره مي گيرند.
14- ماساژ پيام
در ماساژ پيام، از انواع شیوه ها و تاكتيك هاي گوناگون (حذف، كلي گويي، پاره حقيقت گويي، زمان بندي، قطره چكاني و...) جنگ نرم استفاده مي شود تا پيام بر اساس اهداف تعيين شده شكل گرفته و بتواند تصوير مورد انتظار را در ذهن مخاطب ايجاد كند. در واقع در اين متد، پيام با انواع تاكتيك ها ماساژ داده مي شود كه از آن مفهوم و مقصودي خاص برآيد.
15- ايجاد تفرقه و تضاد
ازجمله اموري كه در فرآيند جنگ نرم مورد توجه واقع مي شود، تضعيف از طريق تزريق تفرقه در جامعه هواداران و حاميان حريف است. ايجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقيب باعث عدم انسجام و يكپارچگي شده و رقيب را مشغول مشكلات دروني جامعه حاميان خود مي كند و از اين طريق از اقتدار و انرژي آن كاسته و قدرتش فرسوده شود.
16- ترور شخصيت
در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت، ترور فيزيكي جاي خود را به ترور شخصيت داده است. در زماني كه نمي توان و يا نبايد فردي مورد ترور فيزيكي قرار گيرد با استفاده از نظام رسانه اي و انواع تاكتيك ها از جمله بزرگ نمايي، انسانيت زدايي و اهريمن سازي، پاره حقيقت گويي و... وي را ترور شخصيت مي كنند و از اين طريق باعث افزايش نفرت عمومي و كاهش محبوبيت وي مي شوند.
دشمنان انقلاب و نظام اسلامي با استفاده از اين تاكتيك و بهره گيري از ابزار طنز، كاريكاتور، شعر، كليپ هاي كوتاه و... كه عموماً از طريق اينترنت و تلفن همراه، پخش مي شود به ترور شخصيت برخي افراد سياسي و فرهنگي موجه و معتبر در نزد مردم مي پردازند.
17- تكرار
براي زنده نگه داشتن اثر يك پيام با تكرار زمان بندي شده، سعي مي كنند اين موضوع تا زماني كه مورد نياز هست زنده بماند. در اين روش با تكرار پيام، سعي در القاي مقصودي معين و جا انداختن پيامي در ذهن مخاطب دارند
18- توسل به ترس و ايجاد رعب
در اين تاكتيك از حربه تهديد و ايجاد رعب و وحشت ميان نيروهاي دشمن، به منظور تضعيف روحيه و سست كردن اراده آنها استفاده مي شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهديد و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنين القاء مي كنند كه خطرات و صدمه هاي احتمالي و حتي فراواني بر سر راه آنان ممكن كرده است و از اين طريق، آينده اي مبهم و توام با مشكلات و مصائب براي افراد ترسيم مي كنند.
19- مبالغه
مبالغه يكي از روشهايي است كه با اغراق كردن و بزرگ نمايي يك موضوع، سعي در اثبات يك واقعيت دارد. كارشناسان جنگ رواني، از اين فن در مواقع و وقايع خاص استفاده مي كنند.
غربي ها همواره با انعكاس مبالغه آميز دستاوردهاي تكنولوژيك خود و اغراق در ناكامي هاي كشورهاي جهان اسلام سعي در تضعيف روحيه مسلمانان در تقابل با تمدن غربي دارند.
20- مغالطه
مغالطه شامل گزينش و استفاده از اظهارات درست يا نادرست، مشروح يا مغشوش و منطقي يا غيرمنطقي است، به اين منظور كه بهترين يا بدترين مورد ممكن را براي يك فكر، برنامه، شخص يا محصول ارائه داد.
متخصصين جنگ نرم، مغالطه را با «تحريف» يكسان مي دانند. اين روش، انتخاب استدلال ها يا شواهدي است كه يك نظر را تاييد مي كند و چشم پوشي از استدلال ها يا شواهدي كه آن نظر را تائيد نمي كند